Wednesday, April 18, 2012

يازده

يك: نه كه آواره باشي. سيلون و ويلوني. نسخي. نسخي هم فاز خودش رو داره. به چراغ ترمز ماشينا حسوديت مي‌شه. يه كم خودتو به تلو تلو خوردن مي‌زني. بايد از يه سولاخي پيداش كني. بالاخره يه بي‌پدري بايد داشته‌باشه. چشاتو تنگ مي‌كني. اون وسط دارن يه پل مي‌سازن. همه دارن دور مي‌زنن. بسته‌ست. شايد از اون لا لوآ راه باشه. بزن به سيمان. اون ور پل شايد يه خري رو پيدا كني.
.دو: نمي‌تونم. دستم مي‌لرزه. خودت بزن
سه: يخ مي‌زني. دراز مي‌شي. كش مياي. بايد بري تو قبر. قبر خودت. قبري كه خودت كندي. بايد برسي. بايد بشيني پشت رول. بايد بگازي. چقدر وقت داري. ترافيك سگ صاحابو كجاي دلت بذاري؟ سوييچ از دستت ميوفته. بايد كف ماشينو بگردي. اينجا ظلمات محضه. كيف پولتو لازم داري. سوييچ؟ كيف پول؟ يكي داد مي‌زنه ماشينتو از اونجا بردار. سوييچ تو جيبته. بايد بگازي
چهار: بوق نزن د ِ يه دَقه. آقا چقدر شد اين؟
پنج: سلام. كجا؟
شش: پياده مي‌شه. هنوز سوار نشده. بايد نگاش كني. دور خودش مي‌چرخه. زار مي‌زنه. بايد صداشو بشنوي. هوا به گرگ و ميش مي‌ره. بايد صبر كني. بايد گوش كني. شيشه رو نده بالا. صداي پخشو زياد نكن. بايد سرتو آروم تكيه بدي. چشاتو تنگ كني. يه سيگار روشن كني و بذاري دودش بره تو چشم چپت. سوييچ روپيدا كردي؟ كيف پولت كو؟ بايد از اينجا بري. عقب بري؟ جلو بري؟ دور بزني؟ بايد بري. سوييچ رو پيدا كردي؟ بايد بگازي. سوييچ رو ماشينه
هفت: -به دختره گفتي كه معلم بودي و به خاطر اين كه نمي توني سر كلاسات حرف بزني اوضاعت وخيم شده؟
...اون فقط مسئول پذيرش بود. واسه همين زياد وارد جزييات نشدم. اما توي...توي-
پرسش‌نامه؟-
.وارد كردم كه فقط يه نفر هست هنوز مي‌تونم يه ذره حرف بزنم. زيرشم محكم و با فشار خط كشيدم-
هشت: نبايد قهوه سفارش مي دادي. قهوه اين همه دروغو پايين نمي‌بره. قهوه آبرو نمي‌شه. مزه قهوه رو الان متوجه نمي‌شي. يه چيز شيرين بهتر بود. يه چيز خنك حتي. بيشتر از ده صفحه نمي توني. مي‌توني؟ مخت نمي‌كشه. وا بده. همون قهوه رو هورت بكش. يه سيگار روشن كن. سرگيجه، دوباره.
نه: قاب كوچيك بود. نصفشم آينه پر كرده بود. لحظه به لحظه بيشتر آب مي‌شد. همين‌طور مثل عقرب گزيده دور خودش مي‌تابيد و آب مي‌رفت و صداش محو مي‌شد. عين سگ دروغ گفت. نه! يه لحظه هم برنگشت. يه لحظه هم از زور كفر، از فشار دروغ پشت چشمش داغ نشد. ديگه نمي‌شنيدي
ده: سوييچ لعنتي كدوم گوري افتاد؟ چطو ممكنه؟
يازده: سيگار، سيگار سيگار. ديگه خبري از سرگيجه نيست. وقت به ياد آوردنه. تحملش رو داري؟