Sunday, August 16, 2009

آن زمان که باید جدی گرفت و آن زمان که نباید

یک کامنت باعث می شود یاد جمله های پراکنده ای بیفتم که چند وقت پیش خوانده بودم؛ درباره از بین رفتن واقعیت که مسبب آن چیزی جز پست مدرنیسم نیست. امبرتو اکو و بودریار درباره این ماجرا حسابی نوشته اند و احتمالا دیگر نیازی نیست تکرارشان کنم. اما یکی از چیزهایی که باعث حساس شدن آنها نسبت به این مسئله شده بود، نفوذ بیش از حد تلویزیون در زندگی آدم ها بود. آنها می گفتند تلویزیون آن قدر در خودش غرق می شود که فراموش می کند واقعیت هم نقشی در زندگی آدم ها دارد و کاملا خود مختار دنیای مجازی خودش را می سازد. در نهایت هم مخاطب ها همه چیز را باور می کنند و واقعیات برایشان جلوه دیگری پیدا می کند. و اگر این روند ادامه پیدا کند هیچ واقعیت از پیش تعیین نشده ای باقی نمی ماند چرا که تلویزیون همه چیز را پیش بینی کرده و راه کار را هم ارائه داده است. در نتیجه آدم ها از قوانین رسانه ای پیروی می کنند نه قوانین واقعی یا طبیعی. کامنت مذکور مرا وادار می کرد باور کنم که خواننده داستان مرا به عنوان بخشی از زندگی شخصی ام پذیرفته و راه کاری پیش پایم گذاشته. (شاید هدفش این نبود. این فقط برداشت من است) . در هر حال انگار مرزی بین دنیای خیالی و واقعی باقی نمانده و هشدار بودریار حالا خواندن دارد.

No comments:

Post a Comment